بچه هاي اقتصاد 90 دانشگاه باهنر كرمان درباره وبلاگ مهم اين نيست که قطره باشي يا اقيانوس، مهم اين است که آسمان در تو منعکس شود. _____________ سلام اينجا محله ماست البته هركي اومد قدمش روي چشامون اينجا به وجود اومده براي خوش بودن پس نياي بگي اين چه وبلاگيه كه اسمش اقتصاد ولي مطلب اقتصادي نميزاره اخه اينجا حس درس ودانشگاه نيست پس خوش باشين گلايي كه مياينن ممنون www.economy90.uk.ac.gmail.comاينم ايميل اگه نكته اي خصوصي ميخواستين بگين به اينجا بفرستين شنبه 4 آبان 1392برچسب:, :: 9:42 :: نويسنده : فرزین دیده بان
هدفمندی یارانه ها چیست؟ اساسا” هدفمندی یارانه ها معادلی محترمانه برای حذف یارانه ها و یا همان سوبسید است. یارانه در واقع کمک مالی دولت از محل درامدهای عمومی برای پایین نگه داشتن قیمت یک سری کالا و یا خدمات است که موجب میشود دسترسی به آن کالا و یا خدمات توسط عامه مردم و یا صنایع امکانپذیر شود. اساسا” پرداخت یارانه کار غلطی است و به لحاظ اقتصادی موجب وابستگی اعتیادگونه و عدم امکان قطع آن توسط دولت میشود. یارانه چرا در همه جای دنیا پرداخت میشود؟ هر کشوری به فراخور حال خود دارای مشکلتی گلوگاهی در سطح جامعه خود است. اما اغلب کشورها مشکل مواد غذایی، انرژی و آب را دارا هستند. بنابراین درصورتیکه دولتهای آنها اقدام به پرداخت یارانه نکند بخشی از جامعه و یا صنایع آن کشورها مجبور به قطع و یا کاهش ارتباط خرید خود با محدوده ای از کالاها و یا خدمات هستند. حال چرا یارانه ها را قطع می کنیم؟ اصولا” دولتها برای اداره کشور وابسته به درآمدهای عمومی مانند صادرات، مالیات و … هستند تا با صرف کردن در مقاصد مد نظر خود به آن اهداف نایل شوند. به هر میزانی که دولت یارانه کمتری پرداخت نماید درآمد آن بالا رفته و میتواند در جهت اهداف خود خرج نماید. در واقع دولتها از طریق افزایش مالیات و کاهش یارانه ها اقدام به گسترش برنامه های اقتصادی،عمرانی، نظامی و … می کنند. پس به هر میزان که یارانه ها کمتر گردد دست دولت برای سرمایه گذاری و خرج کردن غیر مصرفی بازتر است. جزییات این طرح به صورت ساده چیست؟ در واقع دولت در این طرح قصد دارد در طی یک بازه زمانی یارانه های اصلی شامل انرژی، مواد غذایی، بهداشت و درمان، حمل و نقل و … را حذف و به قیمت واقعی عرضه نماید. در واقع با روندی که طراحی شده است در طی یک بازه ۵ ساله قیمتها واقعی خواهند شد. نتایج اولیه اجرای این طرح چیست؟ اولین نتیجه محسوس برای مردم گرانی است! با حذف یارانه ها قیمتهای ارایه شده به مردم واقعی خواهد شد. آیا میزان یارانه پرداخت شده جایگزین همین افزایش قیمت خواهد بود؟ واضح است که نه! اگر قرار باشد به همان میزان که قیمتها افزایش خواهد یافت یارانه پرداخت شود درآمد چندانی نصیب دولت نخواهد شد. از طرفی با توجه به اینکه میزان افزایش قیمتها صرفا” در دست دولت نیست ممکن است قیمتها طوری رشد کنند که از اختیار دولت رها شوند. چیزی که رخداد آن و عدم امکان مدیریت کردن آن برای مردم طی سالیان اخیر اثبات شده است. اگر واقعا به همان میزان که قیمتها افزایش یاید به مردم یارانه پرداخت گردد آیا این طرح ارزش اجرایی دارد؟ بله با حذف یارانه سوختهایی مانند بنزین و گازوییل عملا قاچاق آنها بی صرفه خواهد شد و از رونق خواهد افتاد. پس اگر حتی عینا” یارانه ها به حساب مردم واریز گردد باز هم دولت سود خواهد کرد و بخشی از مافیای قاچاق هم نابود میشود. اما ارزش این شیوه اجرا با توجه به درامدزایی کم آن بالا نیست و قطعا” دولت هم به دنبال این روش اجرا نبوده و نخواهد بود حتی اگر ۲۴ ساعته هم صدا و سیما و رسانه ها جار بزنند قطعا” این اتفاق نخواهد افتاد چون ارزشی ندارد. به صورت ساده وضعیت معیشت مردم بهبود پیدا خواهد کرد؟ مسلما” خیر. قیمتها همواره در سه دهه اخیر در ایران بسیار سریعتر از افزایش توان خرید عمومی رشد کرده اند. کاهش ارزش پول ملی هم عامل دیگر بوده تا قدرت خرید کالا و خدمات مردم کاهش پیدا کند زیرا خدمات و کالاهای ما تا حد زیادی وابسته به خارج هستند. وضعیت معیشت مردم قطعا نازلتر خواهد شد که این مشکل در صورت ادامه طرح به تدریج خود را نشان خواهد داد. آیا عقلانی است که همزمان با پرداخت یارانه ها حقوق و دستمزد هم افزایش ناگهانی یابد؟ در واقع هم بله هم خیر. بسیاری از کشورهایی که مدام در رسانه ها قیمت سوخت و خدمات و کالا را در آنها برای مردم نمایش می دهیم دارای توان اقتصادی بالایی هم هستند. یعنی دستمزد و درآمد سرانه عمومی هم بالاست. برای مثال در اغلب کشورهای غرب اروپا که از پیشروهای قیمت واقعی هستند درآمد میانگین طبقه عادی جامعه بین ۱۳۰۰ تا ۲۵۰۰ یوروست. خوب با این حقوق که معادل حدود یک میلیون و پانصد تا سه میلیون تومان خواهد بود میشود قیمتهای واقعی را به راحتی خرید کرد. اما آنچه در اقتصاد ایران ناممکن است تحمیل کردن حقوق و دستمزد به کارفرمایان است. متاسفانه حدس زده میشود که با توجه به بحران بیکاری حتی با اجرای این طراح کارفرمایان برای کاهش هزینه های تمام شده خود دست به کاهش حقوق پرسنل عمدتا” قراردادی خود که ناچار به ادامه کار هستند بزنند. عملی که اگرچه غیر قانونی به نظر میرسد اما اگر به عنوان تبصره ای در قرارداد کار ذکر گردد که کارگر آن را با رضایت پذیرفته است عملا” قابل اجرا خواهد بود. میزان یارانه پرداختی تا چه حد میتواند اثرات قیمت واقعی را تعدیل نماید؟ مسلما نه خیلی. چون اساسا”افزایش قیمت معادله خاصی در یک اقتصاد ناپایدار ندارد. ما یک زمانی در سال یکبار افزایش قیمت داشتیم که همزمان با عید سال نو رخ میداد. اما الان شاهد هستیم که سالی چند بار قیمتها افزایش می یاید که معنای آن به روشنی تاییدگر این مدعاست که معادله خاصی نمیتوان برای افزایش قیمتها حاکم کرد. درست است که دولت به عنوان مثال قیمت انرژی را تغییر می دهد اما اثرات آن در قیمت تمام شده صنایع مختلف تا حدی غیر قابل کنترل است. واضح است که وقتی چیزی گران میشود همه ما که دست در جیب هم هستیم تنها میتوانیم از مصرف کننده نهایی مایه بگذاریم. او هم تنها میتواند با کاستن از نیازهای حتی اولیه خود مانند تغذیه و تفریح خرج و برج خود را میزان نماید. آیا این طرح قابل اجراست؟ در واقع طبق اعلام مسئولین چاره ای جز اجرای آن نیست. چون یارانه ها با این روند افزایشی همه درآمدهای نفتی را هم به خود اختصاص خواهد داد. اما مسلما” اجرای آن موجب بهبود اوضاع اقشار کم توان جامعه نیز نخواهد شد. در واقع عملا” خط فقر فعلی که برای یک خانواده سه نفره در تهران حدود ۸۵۰ هزار تومان تعریف شده است با اجرای این طرح در گام نخست باید به حدود یک میلیون و یکصد هزار تومان افزایش یابد. چیزی که در حال حاضر میانگین دستمزد حدود ۵۰۰ هزار تومان است. اثر این طرح روی صنعت چه خواهد بود؟ خوب عمده صنایع ما قدیمی و با بهره انرژی پایین هستند. بخش عمده ای از آنها هم در حال حاضر با وامهای دولتی در حال حرکت لنگان لنگان خود هستند و تنها چیزی که در آنها وجود ندارد ثبات اقتصادی است. با حذف یارانه ها مسلما” قیمت تمام شده بسیار افزایش می یابد. با گردش پول بیشتر مالیات شرکتها هم افزایش می یابد. خوب دو راه می ماند یکی اینکه قیمتها را خیلی بالا ببرند و یا اینکه حقوق پرسنل خود را کاهش دهند که قطعا” هر دو با شدت رخ خواهد داد. اثر هدفمندی روی واردات چه خواهد بود؟ خطر اصلی همینجاست. چون ممکن است به قیمت توقف کامل اقتصاد منجر شود. شاید فکر کنید خیلی عجیب و بدبینانه است اما اگر به شرایط واقعی نگاه کنیم چندان دور از ذهن نیست. مثلا” صنعت خودروی ما الان با قیمتهای فوق العاده غیر واقعی در قیاس با دنیا در حال کارکرد است اما گویا ضرر هم میدهد! خوب شما اگر بخواهید یارانه ها را بردارید هم مشتری این شرکتها را کم کرده اید چون سوخت گران صرفه خودروی شخصی را کاهش میدهد و از طرفی گرانی میزان پس انداز خانواده ها را کاهش می دهد. خودرویی که نام آن را نمی برم اما الان جایگزین پیکان شده است و با قیمت حدود ۸ میلیون تومان به مردم فروخته میشود در بازارهای جهانی مسلما” ۴۰۰۰ دلار خریدار نخواهد داشت. آن هم با این کیفیت! خوب اگر قرار باشد قیمت آن بشود یازده میلیون تومان و سوخت هم همزمان به قیمت جهانی فروخته شود که خیلی مسخره است… خریداری نخواهد داشت. خطر بزرگتر اینجاست که مجبور شویم که برای کاهش قیمتها تعرفه های واردات را کمتر کنیم که عملا” با نابودی تولید داخلی همراه خواهد بود. بسته بودن اقتصاد ما و منفک بودن آن از دنیا کمکی به عبور از بحران این تغییر نمی کند؟ اتفاقا” اگر ما در این وضع هستیم به دلیل همان منفک بودن است. شاید تجربه افزایش قیمت مسکن شاخص خوبی باشد که نشان دهد حتی در یک محیط غیر رقابتی امکان خرید کاملا” از بین میرود. به یک دلیل واضح، مردم اگر پول نداشته باشند خرج نخواهند کرد. خوشه بندی چیست؟ ظاهرا در حال حاضر خوشه بندی در دستور کار دولت نیست. اما خوشه بندی در میزان کلی یارانه ها اثری ندارد. فقط نحوه پخش کردن آن بین مردم را بر اساس دارایی شان عوض میکند. در هر حال دولت قصد دارد با این طرح درآمدزایی کند پس مسلما کاهش قدرت خرید رخ خواهد داد. اثری روی جامعه مصرفی ما دارد؟ تعریف ما از مصرفی بودن چیست؟ خوب کالا اگر مصرف نشود که نیاز به تولید نیست. اگر خدمات مورد بهره برداری قرار نگیرد که بنگاه ارایه آن خدمات بی معناست. شاید در مورد روند مصرف انرژی در دنیا اسرافکار باشیم اما مسلما” در مورد تغذیه، سرانه تفریح، گردشگری و … در اعماق رده بندی های جهانی به سر میبریم. مگر میشود به مردم گفت نخورید؟ خوب پس برای چه زنده اند؟ مگر قرار است مرتاض شویم؟ یعنی فقط در انرژی هدفمندی را اجرا کنیم؟ ببینید مشکل اینجاست که اگر انرژی ارزان را در ایران کنار بگذاریم همه چیز قیمت وحشتناکی در قیاس با میانگینهای جهانی دارد. مواد غذایی، کالاهایی که از مبادی رسمی و با پردات عوارض وارد شده اند و … همگی در مقایسه با سقف قیمتهای جهانی هم بالا هستند تازه اگر با درآمد متوسط هر ایرانی مقایسه شود که قطعا” این اختلاف محسوستر است. چرا مدام با اروپا و … مقایسه می کنید؟ خوب اگر قرار است تبدیل به بنگلادش، تایلند و هند شویم میتوان با آنها هم مقایسه کرد که شاید درست میفرمایید باید با همینها مقایسه کنیم. با توجه به رکود اقتصادی دنیا زمان را برای اجرای این طرح مناسب میدانید؟ خوب اقتصاد ما با اینکه ایزوله است اما مستقل از دنیا نیست. حتی معتقدم که بحران ما به مراتب بدتر از اروپا و امریکاست چون آنها پتانسیل بازگردانی خود را دارند و ما نداریم. چیزی که باعث برتری فعلی ما شده است افزایش قیمت نفت است. حتی اگر برآوردها در مورد غنی بودن صندوق ذخیره ارزی صحیح باشد که ممکن است نباشد دولت در صدد خرج کردن آن برای این طرح نیست هدف این طرح درامدزایی است نه خرج تراشی ، پس قیمت نفت خیلی نمی تواند دردی از مردم دوا نماید که آن را تشدید هم خواهد کرد چون با افزایش قیمت نفت اقلامی وابسته به آن گرانتر خواهند شد و قیمت واقعی آنها در دنیا که ملاک محاسبه خواهد بود بالاتر خواهد رفت. با حذف ناگهانی یارانه ها موافقید؟ خوشحالم که مجلس حذف ناگهانی یارانه ها را نپذیرفت زیرا منجر به هرج ومرج و جنگ داخلی میشد. باید قبول کنیم اقتصاد دستورالعملی و بخشنامه ای نیست، مدیریت درازمدت پایدار و سالم و صادق و توانمند میخواهد. اختلاف بین ده درصد با صد در صد روی کاغذ فقط یک صفر است اما در واقعیت اختلاف خیلی خیلی بالاست. یک مقایسه ساده بین وضعیت درامدی بین ایران و متوسط جهان و نه صرفا” اروپا کنید! ببینیند نمیدانم به دنبال چه پاسخی هستید. اما همینقدر بگویم که ما اکنون رکوردار تورم، سود بانکی و رباخواری هستیم. وضعیت کشور ما به گونه ای است که به دلیل رانتها فعالیت واسطه گری ارزشمند و فعالیتهای تولیدی بی ارزش است. تورم اعلامی ۹٫۹ درصد را که بخش عمده ای از کارشناسان نیز قبول ندارند را مقبول بگیریم هم اوضاع خوبی نداریم. چه رسد به اینکه تورم واقعی اقلا” ۳۰ درصد است. اگر از چند کشور مانند زیمبابوه صرفنظر کنیم در این موارد در دنیا اول شده ایم. تحریمها روی این طرح اثر دارند؟ اتفاقا” به نظرم دولت به دلیل تحریمها درصدد اجرایی این طرح است. خوب با تحریم بنزین و کاهش واردات تنها راه گران کردن آن تا قیمتی است که خرید آن جز موارد ضروری صرفه نداشته باشد. از طرفی با توجه به اینکه خریدار نفت ایران در حال کاهش است درامدهای نفتی هم کاهش خواهد یافت و دولت مجبور به تامین هزینه های جاری از طریق حذف یارانه ها خواهد شد. مسلما” تحریمها روی اقتصاد ما اثر منفی داشته و دارد و اثرات آن انکار ناپذیر است و صرف تکذیب هم چیزی حل نمیشود. چقدر به اجرای موفق این طرح امیداورید؟ من پیشگو نیستم. اما حتی مسئولین ذیربط که متولی اجرای طرح هستند تا حد زیادی منتقد طرح هستند. متاسفانه تا به حال هیچ کشوری در دنیا موقعیت ما را نداشته که بخواهیم حدس بزنیم چه خواهد شد. اما این طرح موفق شدنش برای دولت و مردم متفاوت خواهد بود. موفقیت برای دولت درآمدزایی این طرح است که مسلما” از جیب مردم خواهد بود. اما موفقیت برای مردم افزایش قدرت خرید است که در هر حال محقق نخواهد شد چه این طرح موفق بشود و چه نشود. آیا این رخداد با شعارهای عدالت محور در تضاد نیست؟ بررسی ما قرار بود اقتصادی باشد نه سیاسی!!! آیا این طرح همانگونه که ادعا شده است منجر به حذف فقرا از جامعه خواهد شد؟ اتفاقا” با اجرای این طرح میزان فقرای جامعه بیشتر خواهند شد. اگر چه مسلما” برای کسی که نان شب هم ندارد و هیچ درآمدی ندارد همان یارانه ممکن است حداقل نانی تامین نماید. شاید منظورشان این بوده باشد. نظرات شما عزیزان: هانیه مهدوی
ساعت23:28---15 آبان 1392
خیلی وقت بود توسایت نیومده بودم مطالب جالبی گذاشتید موفق باشید
پاسخ:فرزین:ممنون که سرزدیدونظر دادید
واقعا"خوب بود
پاسخ:ممنونننننننننننننن پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|